بی تو
رودی ام
خلاف جهت ماهی ها
خوب یا بد تو صاحب یک اثر هنری هستی که مخاطب را برانگیخته، جذب کرده، خدا عنایت کرده حالا اگر بخواهیم فلان رذالت نفسانی درونمان را که به خودمان ربط دارد و بس، رو کنیم مخاطب هنگ می کند چون یک پارادوکسی به وجود می آید که هیچ هنرمندی به وجود نمی آورد. هیچ هنرمندی اثر هنری اش را نمی کوبد خب اگر تو با این حرف ها مغرور می شوی، خودت را نساخته ای برو خودت را بساز بعد بیا، که نه از بدو بیراه مردم بدت بیاید و نه از تعریف هایشان خوشت بیاید بعد برای اینکه اوضاع را درمان کنی از بدو بیراه استقبال کنی و به تعریف ها بد و بیراه بگویی، برو خودت را بساز.
اگر وبلاگی که چشم وبلاگنویس ها به آن است از تعریف ها به طناب دار تعبیر کند خب طبیعی است که در وبلاگ مریدان خواهیم خواند دلم می خواهد: یک کسی بیاید چهارتا لیچار بارم کند شکسته شوم(نقل به مضمون)
امام جماعت های ما که معصوم نیستند یقینا اما این دلیل بر این نیست که شخصی بیاید و گناهانش را ردیف کند تا بگوید عادل نیست. که وصف عدالت باید برای ما احراز شود که شد تو به این که طریق و سبیل سعادت شدی فکر کن از اینکه متنت، تصویرت می خواهد هدایت کند و حتی داریم اگر ماموم به امامش محبت نداشته باشد نمازشان قبول نیست، پس کسی که سبب است باید محبوب باشد، و تو خود نگاه کن که چطور می توان یک همچه اشخاصی را دوست داشت....خدایا به این فضای مجازی ما حزب اللهی ها قدرتی بده تا نه از این ور بوم بیفتیم و نه از آن ورش!
پ ن
خیلی نگو گناه کارم این را ادامه نده .روی صفات خوب کار کن تا به یقین برسی، معصیت را به یقین نرسان. اینکه به شما روزی داده خلق کرده اینجا نشانیده ،هیچ کدام دست ما نبوده همه را خدا کرده است. در این یقین ها شک نکنید.از آن طرف پشت بام نیفتید...بعضی ها احتیاط می کننند عقب عقب می روند از ان طرف پشت بام می افتند.جماعت زیادی از آن طرف افتاده اند .اصلا من کسی را ندیده ام از جلو بیافتد...همه از پشت سر افتاده اند ؛پشت رو هم افتاده اند .. حالا چه طور می شود بیاوریشان بالا از پشت سر افتاده اند...از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربّت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او.
عارف واصل مرحوم دولابی